نیم کاسه [اینجا کاسه ای زیر نیم کاسه نیست] آخرین مطالب
نويسندگان پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : مجتبی صادقی
ای تمام آسمان،سقف دلت ... بهشت تمام چشم اندازیست از پنجره نگاه آسمانی ات ، برایم بمان که ماندنی ترینی در قلب من ، بر تمام برگهای کتاب زندگیم باش،که تو خواندنی ترین آواز این کتابی... ای تمام من می خواهمت ،می خوانمت می خواهم که بمانی می خواهم که بمانی ، می دانم که می مانی ... شنبه 17 تير 1391برچسب:, :: 22:47 :: نويسنده : مجتبی صادقی
میخواهم در خود غرق شوم تا فراموش نکنم که موج از دریا بر میخیزد و به اوج می رسد و پس از فرازی شکوهمند سنگینی آب را با تمام وجود به روی خود حس خواهد کرد. میخواهم رها شوم تا به یاد بیاورم همه قفس ها پوسیدنی اند و لاجرم پرنده هزار نقش زندگی از قفس پولادینی که از آرزوها برایش ساخته ام خواهد گریخت ... چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 23:0 :: نويسنده : مجتبی صادقی
تــو کـجايي ســهـرابـ.... چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : مجتبی صادقی
سیاستمدار: کسی است که می تواند به شما بگوید به جهنم بروید ، منتها به نحوی که شما برای این سفر لحظه شماری کنید. مشاور: کسی است که ساعت شما را از دستتان باز می کند ، بعد به شما می گوید ساعت چند است. روزنامه نگار: کسی است که %50 از وقتش به نگفتن چیزهایی که می داند می گذرد ، %50 بقیه وقتش به صحبت کردن در مورد چیزهایی که نمی داند. جامعه شناس: کسی است که وقتی ماشین خوشگلی از خیابان رد می شود ،همه مردم به آن نگاه می کنند، او به مردم نگاه می کند. بانکدار: کسی است هنگامی که هوا آفتابی است چترش را به شما قرض می دهد ، درست تا باران شروع می شود آن را می خواهد. ادامه مطلب ... یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : مجتبی صادقی
ماه خندید به کوتاهی شور و شعفم دست بردم به تمنا و نیامد به کفم کشش ساحل اگر هست چرا کوشش موج جذبه دیدن تو می کشد از هر طرفم راه تردید مسیر گذر عاشق نیست چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:8 :: نويسنده : مجتبی صادقی
آدما مثل کتابا مي مونن ... بعضي از اونا جلدزرکوب دارن بعضي از اونا جلدضخيم دارن و بعضي از آدما هم جلد نازک بعضي از اونا ترجمه مي شن و بعضي از اونا همين طوري مي مونن ...بعضي از آدما تجديد چاب مي شن و بعضي ها هم فراموش مي شن . . . از روي بعضي از آدما بايد مشق نوشت و بعضي از آدما رو نخونده بايد دور انداخت. سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:6 :: نويسنده : مجتبی صادقی
مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرارِ زخمِ کهنه دیروز نیست بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن ... یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 2:17 :: نويسنده : مجتبی صادقی
همواره بياد داشته باشيد دشوارترين قدم، همان قدم اول است.
آخرين كليد باقيمانده، شايد بازگشاينده قفل در باشد.
تنها راهي كه به شكست مي انجامد، تلاش نكردن است.
عمر شما از زماني شروع مي شود كه اختيار سرنوشت خويش را در دست مي گيريد .
آفتاب به گياهي حرارت مي د هد كه سر از خاك بيرون آورده باشد.
جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:49 :: نويسنده : مجتبی صادقی
كامپيوترها به 4 دليل دخترند : 1.فقط خالقشون از منطقشون سر در مياره!
مرگ انسان دست خداست، زن ها فقط وسیله اند. سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:34 :: نويسنده : مجتبی صادقی
درد من حصار برکه نیست زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نمی کند. دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:53 :: نويسنده : مجتبی صادقی
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشمهایت آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت آقا خلاصه یک نفر باید بیاید ادامه مطلب ... دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:23 :: نويسنده : مجتبی صادقی
یادمان باشد همیشه… ذره ای حقیقت پشت هر “فقط یه شوخی بود”. کمی کنجکاوی پشت “همینطوری پرسیدم”. قدری احساسات پشت “به من چه اصلا”. مقداری خرد پشت “چه میدونم”. و اندکی درد پشت “اشکالی نداره” وجود دارد. چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:17 :: نويسنده : مجتبی صادقی
گفتم خدايا همنشينم باش سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:7 :: نويسنده : مجتبی صادقی
قلب زمانه خون شده آقا ! جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:40 :: نويسنده : مجتبی صادقی
برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه برای عده ای چه خوب شد نیامدی یا رب، هنوز منتظر بقیة الله هستم. نمیدانم آنروز که مشیت الهی زمین را لایق بداند ، دنیا جولانگاه داعیه داران تو و حسینت خواهد ماند یا آنان که بر سر سفره هایشان نان خیانت مردم کوفه است و آنان که سر به زیر برف جنة الحسین فرو برده اند ، محل دیگری برای فریب خود خواهند یافت. پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:11 :: نويسنده : مجتبی صادقی
روزی مردی در حالی که نان خریده بود به فردی برخورد کرد که در حال گریه و زاری بود، از او علت گریه اش را پرسید. جواب داد چند روزی است که چیزی نخورده ام و از شدت گرسنگی گریه می کنم، مرد هم شروع به گریه کرد. گفت تو دیگر چرا گریه می کنی بجای گریه کردن یکی از نانهایت را به من بده. مرد گفت نه، من فقط حاضرم برایت گریه کنم نه اینکه چیزی به تو بدهم.
پنج شنبه 31 فروردين 1391برچسب: , :: 12:21 :: نويسنده : مجتبی صادقی
ای کاش خروش آسمان بر تلاطم موج های تیره چیره شود و بغض ابر در دل باران شسته... و کاش نسیم سحر عطر گل یاس را به منزل آورد و دوباره خورشید بر زمین بتابد...
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 2:10 :: نويسنده : مجتبی صادقی
خداوندا ، در یافتن حق یاریم ده... و کمکم کن تا آنرا برگزینم و بسویش بشتابم و حلاوتش را درک کنم و از آن رویگردان نشوم... و کمک کن زیبایی گناه بر من غلبه نکند ...؛ و در مقابل دنیا یاریم ده که اگر یاری تو نباشد به آن دل سپارم و چشمانم جز آن نبیند ، و سرگرمی به آن چه بد جایگاهیست برای مشتاقان درگاهت... و چه زود آن روز فرا می رسد ، روزی که آگاه می شوم بر آنچه انجام داده ام و آگاه می شوم بر آنچه انجام نداده ام و چه روز سختی است برایم اگر به وعده تو و کلام تو و دستور تو بی توجه بوده باشم... و مرا از کسانی قرار نده که میمیرند قبل از آنکه زنده شوند... چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:13 :: نويسنده : مجتبی صادقی
دوست معمولي هيچگاه نميتواند گريه تورا ببيند.
دوست واقعي شانه هايش از گريه تو تر خواهد بود.
بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 23:10 :: نويسنده : مجتبی صادقی
الهی... چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 18:4 :: نويسنده : مجتبی صادقی
اگرگاهي ندانسته به احساس توخنديدم، يا از روي خود خواهي فقط خود را پسنديدم ،اگر از دست من درخلوت خود گريه اي کردي، اگر بد کردم و هرگز به روي خود نياوردي، اگر زخمي چشيدي گاه گاهي از زبان من، اگر رنجيده خاطر گشتي از لحن بيان من، حلالم کن و بعد از آن دعايم کن!!! پيوندها
|
|||
![]() |